رادیو گیک رو گوش دادم:
http://jadi.net/2012/09/radio-geek-royaye-fridman/
ایدهٔ بیتکوین من رو کاملاً قانع نکرد.
چون ما داریم از سیپییو بعنوان یه منبع درآمد استفاده میکنیم نه بعنوان وسیلهای برای تولید که درآمد هم میاره.
مثلاً کسی که از طریق تولید و فروش نرمافزار، سختافزار، غذا، خونه، لباس و غیره کسب درآمد میکنه، داره یه چیز مفیدی تولید میکنه. و در ازای مصرف انرژی و گرمشدن جهانی، داره به آسایش جامعه هم کمک میکنه. اما بکار گرفتن سیپییو و مصرف برق برای تولید رشتهای که امضاش توی فلان رنج باشه تا یه پولی به ما برسه، به نظر من احمقانهس و باعث تشدید گرمشدن جهانی میشه.
به نظر من، سیستم اقتصادی نمیتونه کاملاً غیرمتمرکز باشه. از طرفی چون اعتماد رو نمیشه کاملاً با پول خرید، پس ۱۰۰ درصد هم نباید دست دولتها و پولدارها باشه. باید چیزی بین این دو تا باشه. من فکر میکنم یک نظریهای دارم در این زمینه که ارزش مطرح کردنش رو داشته باشه.
یه درخت رو فرض کنید (از دید نظرهٔ گراف) که یک سازمان کاملاً بیطرف (مثل بنیاد وب آزاد یا بنیاد نرمافزار آزاد) در راس قرار داره. این سازمان یک دفتر مرکزی در هیچ جایی نداره و اعضائش از طریق رایگیری بین تمام کاربران اینترنت انتخاب میشن.
هر دولتی میتونه یک مرکز توزیع پول مجازی باشه و یک گره زیر این ریشه (سازمان بیطرف) قرار داره.
هر سازمان، کامیونیتی و شبکهای از کاربران اینترنت هم یک گره در این درخت هست. هر کاربر نهایی هم یک گره در ایند درخت هست. هر گره، به گرههای والدش اعتماد داره، یا حداقل در یک فیلد خاص اعتماد داره.
مثلاً من بعنوان یه کاربر ایرانی لینوکس، یک کیف پول در زیر گره دولت ایران (در این درخت) دارم که باهاش محصولات غذایی و پوشاک یا اجناس فیزیکی و سطح پایین رو میخرم. چون به هر حال محصولاتی هستن که در همیجا معمولاً تولید میشن و انتقال پول بین گرهها راحتتره (هر چی تعداد واسطهها بین دو گره درخت کمتر باشه، بهتر و انتقال وجه مطمئنتره)
و از طرفی اگه در مورد مثلاً محصولات غذایی نخوام به حکومتم اعتماد کنم، اصلاً نباید اینجا زندگی کنم.
ولی فرض کنید من یه کیف پول هم دارم در یک سازمانی زیرشاخههای مجازیش (گرههای فرزندش) محصولات سختافزاری سازگار با اوپنسورس تولید میکنن و من قراره زیاد از این مجموعه شرکتها خرید کنم. پس این جور محصولات رو با این کیف پول خرید میکنم.
میتونم چند کیف پول داشته باشم نزد چند ارگان مجازی (وبسایت) یا حقیقی (شرکت یا دولت) که توی هر کدومش یه مقدار پول دارم. بسته به میزان اعتمادی که به هر کدوم (و گرههای والدشون) دارم، و میزان خریدی که میکنم از هر کدوم.
پس انتقال وجه بین دو فرد، یا بهتر بگیم بین دو کیف پول، میشه یک مسیر بین دو گره در این درخت، که باید تمام گرههای واسطه، قابل اعتماد باشن.